خزعبلات این جانب..!!

 +گویا یکی از دخترا74 با پسر77یا78ایی رل زده:| هرچند من همچنان نظرم اینه جاست فرندن اینا :| +یکی از بچها جلو یکی از پسرامون یه سوتی داده (از دست یکی از استادا اعصابش خورد بود فحش داده بود(از نداشتهاش سخن گفته بود:/) ) ب بچها گفتم خوبه دیگه به جای فحش میگیم سوتی فلانی +خواهرم 5شنبه از آبادان اومد پیشم^_^ برخلاف همیشه 5شنبه کلاس داشتیم 8 تا 2موندیم :| بعدش هم رفتیم خوابگاه تا ناهار درست کردیم 5 شد شب قبل نخابیده بودیم تا 8شب خوابیدیم نشد ببرمش بیرون ولی جمعه رفتیم کافه ...بعدش هم نیکا یه عالمه مسخره بازی کرد خندیدیم خواهرم میگف کاش پیش شما بودم با بچهای شما راحتترم تا بچهای خودمون:| شنبه صبح برگشت.بش گفتم تنها استفاده مثبت ای اومدنت همین بود که بچهامونو دیدی حالا قراره یه بارم ما بریم پیشش :| خواهرم P رو دیده بود میگف کاش ماهم تو دانشگاهمون یه P داشتیم (P هم کلاسی ماعه که خعلی پسره ماهیه خعلی بی شیله پیله و خوبه اصن عالیییی!!برخلاف اینکه همه بچها چ دختر چ پسر قبول دارن P خعلی خوبه تقریبا همه استادا ب دلیل نامعلومی باهاش لجن :| ) +یه بار با چها هم بودیم P یه عکس یهویی ازمون گرفت...منم همینطوریش بد میفتم تو عکس دیگه وای ب حال عکس یهویی :| از وقتی فهمیدم یکی از دخترا بلاگره همش حس میکنم قراره کشف شم :|| خزعبلات این جانب..!!...

واو!! چقده تغییر کرده همه چی :|دومین شبه ک اتاق بالا خوابیدم ^-^ اصن من امسال کمین کرده بودم برا همین اتاق..ک از خابگاه میام بیام اینجا ولی خب اومدیم دیریم بابام قرقش کرده خزعبلات این جانب..!!...